مادر با صدای بلند با جوانش حرف میزند، جوانی که روزی با قد رشید راهی جبههاش کرد و حالا چند استخوان از او کفن پیچ شده و در آغوشش آرام گرفته است. مادر از حسینش میگوید که سالها آرام جانش بوده است و چشم به راه آمدنش. آنقدر خدا خریدار حسین شد که در اواسط روزهای جنگ، او را با خود برد و ۳۶ سال گمنامی به اسمش خورد. به قول مادر سال ۶۵بود که باوجود ۲فرزند راهی جبهه شد و همان اولین رفتنش، آخرین رفتنش شد. حالا ایام فاطمیه است که باز گمنامی از گمنامان فاطمی با آمدنش مادر را خوشحال میکند. مادر چشمانش پر از اشک است و لبانش حاوی لبخند.
به گزارش پایگاه خبری فیروزه کویر : همزمان با ورود کاروان شهیدگمنام به دهستان رضوان مردم شهید پرور و جمعی از دانش آموزان مدارس به اتفاق مسئولین نیز از پیکر مطهر شهید گمنام استقبال کردند و با خواندن سرود و اهدائ شاخه گل با آرمان های شهدا تجدید میثاق کردند.
شهید گمنام از بدو ورود به دهستان رضوان مورد استقبال مردم روستاهای کمال اباد احمد اباد جعفر اباد و حسن اباد فیض اباد و سقریه شمس اباد قرار گرفت و پس از آن در حرم مطهر امامزاده سید جلال الدین اشرف میهمان مردم این دیار شد
پس از ان مردم شهید پرور سقریه اسماعیل اباد و حسین اباد میزبان شهید گمنام شده و سپس در سرتاسر بخش ها وروستاهای نوق بر دستان مردم شهید پرور تشیع شد
پیکر شهید گمنام امروز پس از تشیع در روستای ناصریه به خاک سپرده خواهد شد